حمایت‌های نمایشی و معیارسازی، سرمایه‌گذاران را به عقب می‌راند/ بورس در شرایط ابهام و ناپایداری

“`html

عدم وجود چشم‌انداز روشنی در بازار سرمایه؛

هلن عصمت‌پناه، مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه، در گفت‌و‌گو با بورس‌نیوز با رویکردی بنیادی و آسیب‌شناسانه به تحلیل وضعیت کنونی بازار سهام پرداخته و عوامل حال حاضر را به بی‌ثباتی سیاست‌ها، ضعف‌های ساختاری، شیوه‌های مدیریت ریسک و از دست رفتن اعتماد عمومی مرتبط دانست.

هلن عصمت‌پناه، مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه، در گفت‌و‌گوی خود با بورس‌نیوز به نقد و بررسی وضعیت فعلی بورس تهران پرداخته و با رویکردی تحلیلی و آموزشی، شرایط بازار را بازتابی از عدم کارایی مدیریتی و سیاست‌های اقتصادی مبهم کشور ارزیابی کرد.

 

تعارض میان ارزش واقعی و ارزش بازار

 

وی در تحلیل عملکرد ناپایدار شاخص‌ها در روز سه‌شنبه هفتم مرداد ۱۴۰۴، خاطرنشان کرد: در شرایطی وارد بازار شدیم که بورس تهران به شدت دچار تعارض میان ارزش واقعی و ارزش بازار دارایی‌های خود شده است. نماگر‌های بازار به‌خوبی دچار فرسایش شده و فعالان بازار در میان امیدهای مقطعی و تردیدهای بنیادی به شدت گیج و سردرگم‌اند و با چالش‌های زیادی روبرو هستند.

 

نوسانات بازار؛ نمایانگر بی‌ثباتی تصمیمات اقتصادی

 

عصمت‌پناه همچنین وضعیت حاضر بازار را نشان‌دهنده ادامه بی‌اعتمادی و عدم شفافیت در سیاست‌های اقتصادی دانسته و تصریح کرد: آنچه در این روزها به‌چشم می‌خورد، تنها نوسانات قیمتی نیست، بلکه بازتابی عمیق از بی‌ثباتی و عدم هماهنگی در تصمیمات اقتصادی است که نه تنها به زوال اعتماد سرمایه‌گذاران منجر شده، بلکه چشم‌انداز سرمایه‌گذاری را نیز مجهول و مبهم ساخته است.

 

تغییر تعادل با اصلاح ساختاری ممکن است

 

این مدرس بازار سرمایه بر این باور است که بازگشت تعادل به بازار نیازمند اصلاحات ساختاری در سیاست‌گذاری اقتصادی و بازنگری در سازوکارهای مدیریتی است و تأکید کرد: تا هنگامی که بازار به درک روشنی از مسیر اقتصادی کشور نرسد، انتظار رونق پایدار بی‌معنا خواهد بود.

هلن عصمت‌پناه، مدرس دانشگاه و تحلیلگر بازار سرمایه با نگاهی بنیادی به شرایط کنونی بازار سهام پرداخته و عنوان کرد: در حال حاضر، بازار سرمایه با نوعی عدم توازن ارزشی رو به رو است؛ به گونه‌ای که نسبت‌های کلیدی چون P/E، P/B و P/S در بسیاری از صنایع با ارزش بازار، به طرز قابل توجهی از میانگین تاریخی خود جذاب‌تر به نظر می‌رسند، اما متأسفانه نقدینگی و هیجانات روحی به سمت نمادهای با پایینی و بی‌پایه سوق یافته‌اند.

 

نقص هویتی در سرمایه‌گذاری حقیقی‌ها

 

وی با اشاره به جریان سرمایه در بازار توضیح داد: در حال حاضر، سرمایه‌گذاران حقیقی در شرایط کم‌هویتی در سرمایه‌گذاری قرار دارند؛ بر خلاف دوران گذشته که حتی در شرایط ابهام نیز بازار هویتی مشخص به سرمایه‌گذار ارائه می‌داد، امروزه سرمایه‌ها بدون استراتژی روشن و به صورت مقطعی وارد بازار می‌شوند و با اولین فشار فروش به سرعت از آن خارج می‌شوند.

عصمت‌پناه تصریح کرد: این شیوه رفتاری نشان‌دهنده کاهش اعتماد به بازار است، به طوری که رویکردهای کوتاه‌مدت و نوسانی جایگزین تحلیل‌های عمیق و سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت شده‌اند و این مسأله یکی از عوامل اصلی ناپایداری و فرسایش در روند بازار به شمار می‌آید.

 

دیگر شاخص کل معیار سنجش درستی نیست

 

هلن عصمت‌پناه، با تأکید بر فاصله عمیق میان نماگرهای رسمی بازار و واقعیات رفتارهای فعالان، گفت: دیگر نمی‌شود شاخص کل را به‌عنوان معیاری معتبر برای سنجش وضعیت واقعی بازار سرمایه در نظر گرفت. اکنون آنچه در جریان است، نه روند شاخص کل، بلکه سقوط شاخص اعتماد عمومی به بازار است. معامله‌گران فعال بیشتر از این که به نماگرهای عددی و ظاهری توجه کنند، تمایل دارند روند ورود و خروج پول حقیقی، میزان مشارکت در عرضه اولیه‌ها و به‌ویژه افت شدید معاملات را معیار تحلیل خود قرار دهند.

 

وی افزود: شاخص‌های رسمی به دلیل برخی 

دست‌کاری‌های ساختاری، تصویر غیرواقعی از وضعیت بازار به نمایش می‌گذارند، در حالی که آنچه برای فعالان اهمیت دارد، شاخص‌های غیررسمی و رفتارشناسانه مانند نقدشوندگی، اعتماد به بازار و چشم‌انداز بازدهی است.

 

تأثیر منفی نهادهای حقوقی بر کاهش بازار

 

در ادامه این گفت‌و‌گو، عصمت‌پناه به نقش نهادهای حقوقی و ساختار تصمیم‌گیری نهادهای بزرگ بازار نیز اشاره کرد و گفت: در هفته‌های اخیر به‌ویژه در روزهای اخیر، نقش فروشنده‌های حقوقی در بازار به شدت نمایان شده است. رفتار تصمیم‌گیری این بازیگران کمتر مورد تحلیل قرار گرفته است؛ بسیاری از نهادهای نیمه‌دولتی در پی فشارهای مالی، تعهدات بودجه‌ای یا کمبود نقدینگی، ناگزیر به عرضه سنگین در بازار شده‌اند، غافل از وضعیت کلی بازار و اصول بازارمحور.

وی تأکید کرد: این نوع رفتارهای غیررسمی و بدون شفافیت به‌جای ایجاد تعادل، آسیب جدی به روحیه بازار و اعتماد فعالان وارد کرده و روند تخلیه نقدینگی از بازار را شدت بخشیده است.

 

نرخ بهره جایگزین دلار در تحلیل‌ها

 

هلن عصمت‌پناه در مورد تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر بازار سرمایه بیان کرد: در شرایط کنونی، بازار سرمایه دیگر مانند قبل به نوسانات لحظه‌ای نرخ دلار عکس‌العمل سریع نشان نمی‌دهد؛ زیرا تحلیلگران حرفه‌ای به خوبی دریافته‌اند که نرخ دلار توافقی دیگر براساس قانون عرضه و تقاضا تعیین نمی‌شود، بلکه بیشتر تحت کنترل نهادی و سیاست‌گذاری قرار دارد.

وی ادامه داد: در چنین زمینه‌ای، نرخ بهره مؤثر، به ویژه در بازار بین‌بانکی و اوراق بدهی، به متغیر کلیدی‌تری برای تحلیل بازار تبدیل شده است. نوسانات نرخ سود اوراق با سررسید زیر یک سال، تأثیر مستقیم و ملموس‌تری بر روند بازار سهام دارد.

 

بی‌ثباتی سیاست‌ها؛ عامل اصلی فرسایش بازار

 

عصمت‌پناه با تأکید بر نقش کاهش اعتماد عمومی در تضعیف عملکرد بازار، گفت: کاهش اعتماد عمومی تنها ناشی از متغیرهای سیاسی نیست، بلکه نتیجه بی‌ثباتی در سیاست‌های اقتصادی نظیر نرخ بهره، نرخ ارز، سیاست‌های یارانه‌ای و نبود شفافیت در مقررات و دستورالعمل‌های بورسی است. حافظه جمعی فعالان بازار که از تجربه زیان‌های شدید در دو سال اخیر شکل گرفته، موجب شده که رویکردی محتاط و محافظه‌کارانه در میان سرمایه‌گذاران ایجاد شود.

این تحلیلگر بازار با اشاره به ضعف‌های ساختاری بورس تهران خاطرنشان کرد: بازار سرمایه ما به شدت دچار کم‌تنوعی و عدم تعادل است؛ فعالیت آن بیشتر محدود به چند صنعت خاص از جمله بانکداری، خودرو، فلزات اساسی و پتروشیمی‌هاست و در عین حال توسعه‌ای در بازارهای نوینی نظیر مشتقات، بازار بدهی و ETF‌ها مشاهده نمی‌شود. همچنین نبود بازارگردانی حرفه‌ای و کمبود نقدشوندگی کافی در بسیاری از نمادها، شرایط ناپایدار حال حاضر را دوچندان کرده است.

 

رقابت صندوق‌های درآمد ثابت با سهام‌ها

 

عصمت‌پناه به ارزیابی جریان پول، ملاحظات کلان اقتصادی و تأثیر عوامل مختلف بر وضعیت بازار سرمایه پرداخته و بیان کرد: در حال حاضر، یکی از چالش‌های اساسی بازار، رقابت شدید میان صندوق‌های درآمد ثابت و سهام شرکت‌های بورسی برای جذب نقدینگی است. نرخ بالای سود بانکی به تنهایی به افزایش ریسک در بازار و تشویق سهام‌داران به خارج کردن سرمایه‌ها منجر شده که در نهایت به کاهش جذابیت بازار سرمایه برای سرمایه‌گذاران انجامیده است.

وی همچنین بر تأثیر تورم ساختاری و کاهش قدرت خرید مشتریان بر عملکرد شرکت‌ها تأکید کرده و ابراز داشت: رکود تقاضا و تورم دائمی منجر به کاهش سودآوری جاری و آتی شرکت‌ها و پایین آمدن انتظارات از رشد EPS‌ها شده و همچنین فشردگی قیمت‌ها در بورس کالا به دلیل کنترل قیمتی و کمبود تقاضای واقعی، مزید بر علت بوده تا وضعیت بازار با ابهام بیشتری روبرو شود.

 

رفتار هیجانی و گله‌ای سهامداران حقیقی

 

عصمت‌پناه، در ادامه با انتقاد از رفتار محافظه‌کارانه و بی‌اعتمادی سرمایه‌گذاران حقیقی، عنوان کرد: امروز رفتار گله‌ای و غیرمنطقی سرمایه‌گذاران حقیقی در بازار برجسته است. آن‌ها با فروش در کف قیمت و فرار از صف‌های خرید و نگرش کوتاه‌مدت و نوسانی حتی به سهام‌های بنیادی، نشان می‌دهند که تمایل دارند از بازار خارج شوند تا اینکه به انتظار بازگشت اعتماد بنشینند. این مسئله به‌ویژه در شرایطی که بازار از فقدان محرک‌های روانی قوی رنج می‌برد، تشدید شده است.

او همچنین به ریسک‌های خارجی و متغیرهای ژئوپلیتیکی اشاره کرد و افزود: ابهام در روابط خارجی، بلاتکلیفی در روند مذاکرات، نوسانات دلار توافقی و تضعیف ارزش ریال، همگی از عواملی هستند که بازار دیگر به آن‌ها واکنش معناداری نشان نمی‌دهد. وضعیت ناپایدار بازارهای جهانی، از جمله طلا، نفت و فلزات نیز به دامنه این فضای فرسایشی افزوده است.

 

فرسایش مزمن بازار و عدم وجود افق روشن

 

عصمت‌پناه با اشاره به این‌که بازار سرمایه دچار یک فرسایش مزمن شده و نه رکود مطلق، اظهار داشت: در حال حاضر انگیزه‌ای برای بازگشت قدرتمند نقدینگی به بازار نمی‌توان دید. فقدان افق روشنی برای سودآوری در شرکت‌ها و سکوت نگران‌کننده سیاست‌گذاران اقتصادی و مدیران بازار سرمایه نشان می‌دهد که برنامه‌ای جدی برای بازسازی تحرک در بازار وجود ندارد. بهبود تحرک در چنین بازاری نیازمند طراحی سازوکارهای حرفه‌ای، پایدار و ساختارمند است؛ نه حمایت‌های مقطعی و نمادین که صرفاً به شاخص‌سازی کوتاه‌مدت توجه دارند.

 

چشم‌انداز منفی برای آینده بورس

 

هلن عصمت‌پناه، در خاتمه گفت‌وگوی خود با بورس‌نیوز، با تأکید بر چشم‌انداز کوتاه‌مدت بازار، اظهار داشت: با در نظر گرفتن وضعیت کنونی، پیش‌بینی می‌شود که بازار سرمایه فردا نیز با آغاز متعادل متمایل به منفی روبرو باشد. در چنین شرایطی، خروج پول حقیقی از بازار همچنان ممکن است ادامه یابد؛ حتی در صورتی که روند شاخص‌ها و برخی سهام‌ها مدیریت شود.

وی همچنین به این نکته اشاره کرد که مثبت شدن شاخص‌ها لزوماً به معنای بازگشت اعتماد نیست و تصریح کرد: مدیریت ظاهری بازار و مثبت نگه داشتن برخی نمادها تنها موجب خروج نقدینگی حقیقی از بازار شده و این سرمایه‌ها را به سمت بازارهای موازی هدایت می‌کند. تا زمانی که سیاست‌ها شفاف و مبتنی بر اعتمادسازی نباشد، نمی‌توان انتظار داشت سرمایه‌گذاران حقیقی با اطمینان به بازار برگردند.

پایان مطلب

اشتراک گذاری :

“`

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا