بازتاب زوال و ناکامی صنعت برق کشور در نیروگاههای آبادان و کهنوج
“`html
بر اساس گزارش بورس نیوز، در مقاله چهارشنبه داغ هفته پیش به تحلیل وضعیت صنعت نیروگاهی پرداخته و چالشهای اساسی برق در ایران را بررسی کردیم، که نشاندهنده ناکارآمدی و عدم آیندهنگری در مدیریت دولتی است. به خوبی مشاهده کردیم که چطور اشتباهات ناشی از خصوصیسازی و هدفگذاریهای نادرست، خطر نابودی این صنعت را تشدید کرده و به بحرانهای مداوم در تأمین برق برای کارخانجات، کسبوکارها و منازل انجامیده است. اکنون مردمی که ساعتهای طولانی را در خاموشیهای مکرر سپری میکنند، با چالشهای ناشی از بیکفایتی در تصمیمگیریهای دولتی بیشتر آشنا میشوند.
درباره بدهی ۲۰۰.۰۰۰ میلیارد تومانی دولت به هنرمندان صنعت برق و نگاه کارمزدی دولت به نیروگاهها سخن گفتیم تا درک بهتری از دلایل عدم جذب سرمایهگذاران خصوصی در این بخش، ناکامی و کهنگی نیروگاههای باقیمانده پیدا کنید.
راه و روند ویرانی در صنعت نیروگاهی، به طرز واضحی با سایر صنایع کشور همخوانی دارد: سوءمدیریت، بیتجربگی، عدم نگاه به آینده و کمبود متخصص در سطوح سیاستگذاری کلان کشور. اگر هم اندکی تخصص وجود دارد، به احتمال زیاد اولویتهای نامناسب و گزینههای غیر منطقی مانع از سرمایهگذاری و جلب توجه به افکار نوآورانه میشوند و صنایع کشور را دچار فروپاشی میکنند.
هر زمان که دولت با کمبود منابع مالی مواجه شود یا سرمایهها را در کشورهای دیگر هزینه کند، خصوصیسازی به میان میآید و در مواردی که خصوصیسازی رخ دهد، یا فسادها ظاهر میشوند یا همین خصوصیسازیها با مشکلات جدی روبرو میگردند.
چنانکه در هفته گذشته وعده دادیم، در این شماره از چهارشنبههای داغ به بررسی وضعیت غیرعادی نیروگاه آبادان “آبادا” و شرکت تولید برق ماهتاب کهنوج “بکهنوج” خواهیم پرداخت.
نیروگاه آبادان و ماجرای سهامداران آسیبدیده
باور کردن دشوار است، اما شرکت تولید نیروی برق آبادان “آبادا” که در مرداد ماه سال ۱۳۹۹ به قیمت ۳.۹۰۰ میلیارد تومان در بورس عرضه شد و تا ۶.۵۰۰ میلیارد تومان هم افزایش یافت، اکنون و پس از گذشت ۵ سال با ارزشی حدود ۲.۴۰۰ میلیارد تومان و کمتر از ۶۰ درصد قیمت اولیه خود در حال معامله است.
فقط کافیست تصور کنید، سهامدارانی که در شهریور ماه سال ۱۳۹۹ این سهم را با قیمت ۶.۵۰۰ میلیارد تومان یا ۳.۹۰۰ میلیارد تومان زمان عرضه اولیه خریداری کردهاند، اینک چه احساسی دارند و با چه شرایطی مواجه هستند که ارزش سهام آنها به زیر ۲.۴۰۰ میلیارد تومان رسیده است، در حالی که نرخ تورم و قیمت دلار به طرز چشمگیری افزایش یافته است.
این ۴۰ درصد کاهش در قیمت عرضه اولیه و بیش از ۶۵ درصد افت از اوج قیمتی سهام در مردادماه سال ۱۳۹۹ در شرایطی اتفاق افتاده که شاخص کل بورس به لطف مدیریتهای خاص به ۵۰ درصد رشدیابی کرده است. جای تعجب نیست که بسیاری از سرمایهگذاران بورس در سال ۱۳۹۹ با شنیدن نام بورس به شدت نگران میشوند.
تحفه نامیمون دیگری از ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره)
همانطور که احتمالا مطلعید، سهام بسیاری از شرکتهایی که در بازار سرمایه ایران فعالیت میکنند، با ماهیت خصولتی، نهادی یا دولتی شناخته میشوند. در واقع، در سالهای اخیر، تعداد کمی از شرکتهای واقعی بخش خصوصی موفق به پذیرش و فعالیت در این بازار شدهاند و بخش عمدهای از بازار به شرکتهای وابسته به صندوقهای بازنشستگی، بانکها، بنیاد شهید، ستاد اجرایی فرمان امام و دیگر هلدینگهای دولتی تعلق دارد.
بدون شک در این نهادهای دولتی، روشهای مدیریتی و میزان حمایت از سهامداران خرد نیز به شدت متفاوت است. بعضی هلدینگهای سرمایهگذاری دولتی مانند “پارسان”، “غدیر” و “فارس” موفق شدهاند با تملک سهام شرکتهای سودآور پتروشیمی و پالایشگاهی، سهامداران بلندمدت خود را راضی نگه دارند، در حالی که برخی دیگر از نهادها و صندوقهای بازنشستگی مانند بنیاد شهید، ستاد اجرایی فرمان امام و تأمین اجتماعی به طور مداوم متهم به سوءاستفاده، فروش سهامهای بیارزش و عدم پشتیبانی از ارزش شرکتهای زیرمجموعه خود هستند.
حواشی همیشگی سهام بانک دی، سرمایهگذاری شاهد، نیروگاه دماوند از بنیاد شهید و اخبار ضد و نقیض از بنیاد برکت، ثبهساز، پالایشگاه آبادان، کیبیسی و سبحان انکولوژی، وابسته به گروه توسعه اقتصادی تدبیر از زیرمجموعههای ستاد اجرایی فرمان حضرت امام، همگی نشاندهنده عدم موفقیت در مدیریت این دو نهاد فرادولتی است.
به طور تصادفی، شرکت تولید نیروی برق آبادان که در سالهای گذشته خسارات قابل توجهی به سهامدارانش وارد کرده است، زیرمجموعه شرکت مهندسی رینیرو از شرکتهای وابسته به گروه توسعه اقتصادی تدبیر و ستاد اجرایی فرمان امام میباشد.
این نهادها معمولاً با هدف عرضه سهام زیرمجموعههای خود، به منظور جمعآوری مالی برای انتفاع و سرمایهگذاری در فعالیتهای جانبی دیگر خود عمل میکنند.
روند سودآوری نیروگاه آبادان همه چیز را روایت میکند
نظارت بر روند نزولی سودآوری نیروگاه آبادان، از زمان عرضه سهام این شرکت در بازار بورس، بیانگر رویکرد نامعقول پذیرش سهام شرکتهای وابسته به نهادهای قدرت در بورس ایران است.
و اما دلایل افت و تحقق زیان
در گزارش چهارشنبههای داغ هفته گذشته مطرح کردیم که در صنعت نیروگاهی تمامی اختیارات به دست دولت متمرکز است. دولت به عنوان خریدار اصلی برق تولیدی و تأمینکننده سوخت نیروگاهها، به راحتی میتواند در راستای تأمین منافع خود، حاشیه سود، نرخ خرید برق یا قیمت عرضه سوخت را تغییر دهد و حتی مطالبات و صورتحسابهای خرید برق را نیز پرداخت نکند.
دلایل زیاندهی نیروگاه آبادان نیز از این قاعده مستثنی نیست، چرا که با وجود افزایش ۱۴۰ درصدی قیمت سوخت (از ۷۵۰ ریال به ۱۸۰۰ ریال به ازای هر متر مکعب گاز) در چهارماه پایانی سال گذشته، نرخ برق خریداری شده از این نیروگاه توسط دولت تنها ۵۲ درصد افزایش یافته (از ۱۰۶۰ ریال به ۱۶۲۰ ریال برای هر کیلووات ساعت) که با وضعیت واقعی همخوان نیست.
رفتار دولت در تعیین قیمتها برای سال ۱۴۰۴ نیز قابل توجه است به گونهای که با این روند، احتمالاً باید فاتحه سودآوری این نیروگاهها در سال مالی ۱۴۰۴ را خواند.
طبق آخرین ابلاغیههای دولت، افزایش نرخ برق خریداری شده از شرکتهای نیروگاهی “با رشدی ۳۰ درصدی” از ۱۶۲۰ ریال به ۲۰۹۰ ریال به ازای هر کیلووات ساعت تغییر خواهد کرد، در حالی که قیمت سوخت نیروگاهی با ” افزایشی ۵۰ درصدی” از ۱۸۰۰ به ۲۷۰۰ ریال برای هر متر مکعب گاز طبیعی قرار است تغییر کند.
به عبارت دیگر، در سال ۱۴۰۴ نیز مشابه سال گذشته، شاهد کاهش بیشتر حاشیه سود ناخالص و خالص این نیروگاه و سایر نیروگاههای کشور خواهیم بود.
شایان ذکر است که نیروگاه آبادان که به خاطر قیمتگذاریهای عجیب دولت در سال ۱۴۰۳ زیان خالص ۴۴ میلیارد تومانی را تجربه کرده، تا پایان سال ۱۴۰۳، مبلغ ۱۷۰ میلیارد تومان بدهي از دولت دارد که موعد وصول این مطالبات و روش پرداخت هنوز نامشخص و روشن نیست.
تبلور بیخردی خصوصیسازیهای صنعت برق در نیروگاه ماهتاب کهنوج
در گزارش چهارشنبههای داغ هفته گذشته توضیح دادیم که واگذاری سرمایهگذاری در صنعت برق به بخش خصوصی، چگونه این صنعت را به سمت نابودی سوق داده است. ضعف مفرط علمی و عدم توجه به شرایط اقتصادی کلان کشور به میزان زیادی به عدم آیندهنگری مدیران دولتی مرتبط میشود.
شناسایی زیان سالانه ۱۰۰۰ میلیارد تومانی، زیان انباشته ۴.۰۰۰ میلیارد تومانی، و ثبت تسهیلات ارزی معادل بیش از ۲۶.۰۰۰ میلیارد تومان با نرخ یوروی ۶۸.۰۰۰ تومانی، تنها بخشی از نتایج نابودی سرمایهگذاران غیر دولتی در صنعت نیروگاه کشور به حساب میآید.
بله، تمام این دستاوردها مربوط به شرکت آریان ماهتاب گستر، سهامدار اصلی و یکی از زیرمجموعههای شرکت توسعه و عمران استان کرمان است.
نتیجه خصوصیسازیها در صنعت برق و تأسیس نیروگاه توسط بخش خصوصی با استفاده از تسهیلات ارزی، به جز خسارت و گرفتار شدن در باتلاق این صنعت عایدی نخواهد داشت.
بدون تردید نیازی به بیان شرایط نیروگاهی که هرسال ۱۰۰۰ تا ۱۴۰۰ میلیارد تومان زیان میکند، نیست. از این رو برای بررسی مختصر وضعیت اسفناک این نیروگاه، اشاره به موارد موجود در شفافسازی اخیر شرکت کفایت میکند.
۱- شناسایی هزینههای سنگین استهلاک
برای افرادی که با این شرکت آشنا نیستند، یادآوری میشود که شرکت برق ماهتاب کهنوج شامل دو نیروگاه کهنوج و شورآباد است و بخش عمدهای از هزینههای مالی و استهلاک سنگین این شرکت در صورتهای مالی سالانه به نیروگاه شورآباد مربوط میشود.
سالیانه شناسایی ۷۰۰ تا ۹۰۰ میلیارد تومان هزینههای استهلاک به خاطر رشد داراییهای مشهود و ارزی این شرکت، یکی از اصلیترین دلایل افت زیان سنگین در این شرکت به شمار میآید.
۲- هزینههای مالی و زیان ناشی از تسعیر ارز
به دفعات در گزارشات تحلیلی منتشره در وبسایت بورس نیوز به تبیین غیرمنطقی بودن سرمایهگذاریهای ارزی با قیمتهای کنونی ارز پرداختهایم. با این حال، چالشهای مربوط به سرمایهگذاریهای ارزی در صنایعی که تحت قیمتگذاریهای دولتی محصولات قرار دارند، به روشنی در صورتهای مالی شرکت ماهتاب کهنوج مشهود است.
تسهیلات ارزی محدود ۳۷۰ میلیون یورویی این شرکت به همراه افزایش مداوم قیمت یورو در کشور، هزینههای مالی ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد تومانی را برای این شرکت به ارمغان میآورد، که بعید به نظر میرسد این روند در سالهای آتی تغییر کند.
نکته جالب در صورتهای مالی حسابرسی نشده و شناسایی زیان ۹۶۴ میلیارد تومانی این شرکت، تسعیر بدهیهای ارزی با نرخ یوروی ۴۳.۰۰۰ تومانی است و نه نرخهای ۶۸.۰۰۰ تومانی که از سوی بانک مرکزی اعلام شده است.
همانطور که در تصویر فوق پیداست، در صورتی که نرخ تسعیر ارز با یوروی ۶۸.۰۰۰ تومانی محاسبه گردد، شاهد شناسایی زیان سالانهای حدود ۱.۳۰۰ میلیارد تومانی خواهیم بود که در نوع خود رکوردی قابل توجه در صنعت نیروگاهی کشور به شمار میآید.
اینکه سرمایهگذاران و سهامداران این شرکت با چه امیدی به شرکتی وابسته به درآمدهای ریالی مشروط و تسهیلات ارزی سنگین اعتماد کردهاند، سؤالی است که میبایست به آن پاسخ داده شود.
با این حال، با احترام به استراتژیهای سرمایهگذاری تمامی سرمایهگذاران و ذینفعان، رسالت این رسانه روشن ساختن زوایای متفاوت صورتهای مالی شرکتها بهمنظور اتخاذ تصمیماتی منطقی توسط فعالان بازار سرمایه است.
بورس نیوز، رسانه تخصصی بازار سرمایه در راستای شفافیت بیشتر و روشنگری در مسیر سرمایهگذاری سهامداران، آمادگی خود را برای انتشار نظرات افراد و نهادهای مذکور در این گزارش اعلام میدارد.
“`