هفت سال از رفتن کیارستمی گذشت
امروز ۱۴ تیرماه، هفتمین سالگرد درگذشت عباس کیارستمی گارگردان صاحبنام سینمای ایران است که پس از یک دوره بیماری از دنیا رفت تا با نزاعی که بر سر پرونده پزشکی او به وجود آمد، یکی از پربحثترین مرگها برای یک هنرمند ایرانی رقم بخورد.
این فیلمساز که بیشتر آثارش نگاهی متفاوت به زندگی داشت، سالها قبل در گفتوگویی با محمد حقیقت به بهانه نمایش فیلم «طعم گیلاس» در پاریس که در مجله فیلم منتشر شده بود، درباره این فیلم خود و جایزه نخل طلا که از جشنواره فیلم کن گرفت، صحبت کرده بود که بخشهایی از آن به مناسبت سالروز درگذشتش بازنشر میشود.
«طعم گیلاس» یکی از آثار مهم کیارستمی است و او در پاسخ به اینکه عنوان این فیلم چه مفهومی دارد، گفته بود: در طول ساخته شدن فیلم به سه اسم مختلف «سفر به صبح»، «کسوف» و «طعم گیلاس» فکر کرده بودم که سرانجام آخری را برگزیدم. «طعم گیلاس» به مفهوم شیرینی زندگی است. گاهی با بدبینها یا واقع بینها هم عقیدهام که زندگی چیز دلچسبی نیست، اما عجالتاً چیز بهتری هم نداریم که جای آن بگذاریم.
کیارستمی با اشاره به اینکه هیچ گاه تمایلی نداشته درباره لحظه یا موقعیتی که ایده اولیه فیلم، یعنی خودکشی به ذهنش رسیده، صحبتی کند بیان کرده بود: در این فیلم سعی در قصه تعریف کردن نداشتم، چون برای تماشاگر احترام زیادی قائلم. من فیلمی «نیمه ساخته» میسازم که تماشاگر بقیهاش را بسازد. اینکه من از یک طرف حرف بزنم و دیگران فقط گوش کنند چندان درست نیست. من نمیتوانم به سوالی پاسخ بدهم. تماشاگر به کمک ذهن خود باید پاسخ را بیابد. به نظر من یک فیلم باید آن قابلیت را داشته باشدکه هر تماشاگر به اندازه ذهنیت خود با موضوع درگیر شود و فیلم خودش را بر اساس آن فیلم «نیمه ساخته» که در حال تماشایش است بسازد؛ به همین دلیل پایان فیلم «طعم گیلاس» ممکن است تماشاگر را شوکه کند، چون غیرمتعارف است. ممکن است تماشاگری که به سینمای کلیشهای عادت دارد ناراضی از سالن بیرون برود.
او افزوده بود: تفاوت ما سینماگران با تماشاگران در این است که ما به نگاتیو فیلم دسترسی داریم و آنها نه. این بدان معنی نیست که تماشاگر خلاقتر از کارگردان نباشد، بنا به اعتبار همین خلاقیت سعی میکنم فیلمم را ناتمام بسازم و از تماشاگر تقاضا کنم که به فیلم و به خودش کمک کند. من فیلمی را دوست دارم که در حین تماشایش مرا گروگان نگیرد بلکه دوست دارم فشاری را که کارگردان میخواهد فقط در طول دو ساعت روی صندلی به من تحمیل کند آن را در طول روزهای بعد قسمت کند یعنی وقتی از سینما بیرون آمدم شروع به فکر کردن به آن کنم.
کیارستمی همچنین درباره برنده شدن نخل طلا برای فیلم طعم گیلاس هم گفته بود: گرفتن نخل طلا برایم قابل پیش بینی نبود. من دو بار خوشحال شدم؛ یک بار برای خودم و این فیلم و یک بار هم برای اینکه این نوع سینما ارتقا پیدا کرد. به تماشاگر این نوع فیلم نیز باید تبریک گفت، چون بدون تماشاگر خوب فیلم خوب ساخته نمیشود.
درباره فیلم «طعم گیلاس» نظرهای مختلفی مطرح شده است؛ از جمله در نشستی که سال گذشته در خانه هنرمندان ایران برپا شد و محمد شیروانی – مستندساز- گفته بود: «طعم گیلاس» نشان میدهد که کیارستمی ظرافت و دقت زیادی دارد و انگار فیلمنامه خود را با دوربین مینویسد. آقای کیارستمی را تا قبل از فوتش در این مملکت قبول نداشتند و حتی میگفتند او فیلمسازی و فیلمنامهنویسی بلد نیست! این خیلی غمانگیز است که در کشوری زندگی میکنیم که اینقدر آدمها را نادیده میگیرند.
زنده یاد عباس کیارستمی اول تیرماه ۱۳۱۹ در تهران به دنیا آمد و ۱۴ تیرماه ۱۳۹۵ از دنیا رفت. او پنج بار نامزد دریافت جایزه جشنواره سینمایی کن فرانسه شد و در سال ۱۹۹۷ جایزه نخل طلای بهترین کارگردانی را برای فیلم «طعم گیلاس» دریافت کرد. همچنین چهار دوره به عنوان عضو هیئت داوران در این جشنواره حضور داشت. فیلم «کلوزآپ» کیارستمی نیز در میان ۱۰ اثر برتر تاریخ سینمای آسیا قرار گرفت.
جایزه ویژه هیات داوران و لوح زرین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر برای فیلم «خانه دوست کجاست»، و جایزه ویژه هیات داوران جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان برای فیلم «نان و کوچه» از دیگر جوایز اوست.
نان و کوچه، زنگ تفریح، تجربه، مسافر، من هم میتوانم، دوازده راه حل برای یک مساله، رنگها، لباسی برای عروس، گزارش، اولیها، کلید، خانه دوست کجاست، مشق شب، کلوزآپ، زندگی و دیگر هیچ، زیر درختان زیتون، طعم گیلاس، باد ما را خواهد برد، ده، شیرین، کپی برابر اصل، مثل یک عاشق و … از جمله آثاری هستند که در کارنامه هنری کیارستمی باقی ماندهاند.