“بانک خواری” به سبک “بانک ایران زمین”؟
به گزارش بورسنیوز، در دو هفته گذشته، در خصوص آغاز دوره تاریک صنعت بانکداری کشور و نقش دولت احمدینژاد در شکلگیری فساد سازمانیافته بانکهای جدیدالتاسیس نوشتیم. از اقدامات غیرکارشناسی و بعضاً خجالتآور بعضی از وزرا و مدیران دوره ریاست جمهوری احمدینژاد در قبال موسسات مالی غیرمجاز گفتیم و بیان کردیم که چگونه بنیان چند بانک زیانده و ورشکسته کنونی در آن دوران پایهگذاری شد.
از فلسفه شکلگیری بانک ایرانزمین و نقش جناب امیر حسنخانی در تبدیل تعاونی مالی و اعتباری غیرمجاز مولی الموحدین به این بانک صحبت کردیم. دیدیم که چگونه فعالیتهای اقتصادی جناب حسنخانی، نماینده مجلس هفتم، با همکاریهای گسترده با مهدی جهانگیری، بقایی و رحیم مشایی منجر به تاسیس بانک ایرانزمین و شرکت سمگا گردید.
همچنین با ارائه بریدههایی از دادگاههای مربوط به فساد و بدهکاران بانک سرمایه، به بررسی نقش امیر حسنخانی به عنوان ابر بدهکار این بانک، در نحوه چینش مدیران بانک سرمایه اشاره کردیم و دیدیم که چگونه عدهای از بدهکاران بانک سرمایه موفق شدند با ارائه نامههایی بیارزش از تعاونی مولیالموحدین، سرمایههای قشر وسیعی از فرهنگیان کشور را به یغما ببرند.
شاید لازم نباشد یادآور شویم که جناب امیر حسنخانی که پشت صحنه شرایط وخیم و مسئول سوالات بیشماری از فساد و ورشکستگی بانک ایرانزمین میباشد، در مجلس دهم، عنوان نایب رئیس کمیسیون اصل نود مجلس دهم را یدک میکشیدند.
البته تاریخچه درخشان کمیسیون اصل نود مجلس دهم، تنها منحصر به حضور جناب امیر حسنخانی نبوده و پس از دستگیری محمدعلی پورمختار، رئیس کمیسیون اصل نود مجلس دهم، خیالمان از نحوه مدیریت و افراد فعال در این کمیسیون راحت شد.
کمیسیونی که هم رئیس و هم نایب رئیسش به دلیل تخلفات مالی بازداشت شدند و البته شکرگزاریم که همچنان این کمیسیون مطالبهگر و عدالتخواه با قدرت به روشنگریهای خود ادامه میدهد؟!
راستی میدانید وظیفه و فعالیتهای کمیسیون اصل نود مجلس چیست؟
* حوزه رسیدگی به طرز کار قوه مجریه و شکایات مربوط به آن
* حوزه رسیدگی به طرز کار قوه قضائیه و شکایات مربوط به آن
* حوزه رسیدگی به طرز کار مجلس (و امور ویژه) و شکایات مربوط به آن
به عبارتی این دوستان ۴ سال حتی به نحوه کار قوه قضائیه و مجریه و مقننه هم نظارت میکردند یعنی همان قوه قضائیهای که جناب رئیسی، ریاستش را بر عهده داشت. بگذریم…
بیشتر بخوانید: چند سال ناکارآمدی و بیتدبیری دولتها/ یک عمر فقر و فلاکت برای مردم
اما اوج هنر برادران حسنخانی در ماجرای بانک ایران زمین:
آیا میدانید چرا نمیتوان صورتهای مالی حسابرسی شده سالهای ۱۳۹۸، ۱۳۹۹، ۱۴۰۰، ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ بانک ایرانزمین را در سامانه کدال یافت؟
میتوانید حدس بزنید چرا در چند سال گذشته نه تنها خبری از صورتهای مالی حسابرسی شده بانک ایرانزمین نیست بلکه خبری هم از تشکیل مجمع عمومی سالانه این بانک نمیباشد؟ به نظر شما اعطای مجوز برگزاری مجمع عمومی سال ۱۳۹۸ بانک ایرانزمین، در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ کمی مضحک به نظر نمیرسد؟
مقصران اصلی وضعیت کنونی بانک، سهامداران و انتقال نماد این بانک به بازار پایه قرمز چه کسانی هستند و اصلا ماجرا از چه قرار است؟
گرانمایی املاک منتقل شده از تعاونی مولیالموحدین به بانک ایران زمین:
در سالهای اخیر به دفعات شاهد رواج مفتضحانه نوعی از فساد در بانکها، با استفاده از گزارشات کارشناسان رسمی دادگستری میباشیم.
بعضاً افرادی اندک از کارشناسان رسمی دادگستری که قرار بود به عنوان افرادی متخصص، در خدمت دادگستری و عدالت باشند با ارتکاب خطاهای دانسته و ندانسته، بارها و بارها در توزیع مالهای نامشروع و بهرهمندی مفسدانه از دارایی بانکها مشارکت داشتند. در این سالها و در هر نوع پروندهای از فسادهای مالی و ارزشگذاریهای خلاف واقع که درباره آن خوانده و یا شنیدهایم، همیشه پای تعدادی از کارشناسان رسمی دادگستری در میان است. اما ظاهراً ماجرای بانک ایرانزمین کمی بیشتر از یک گرانمایی ساده است. ماجراهایی که زیان انباشتهای ۴۸.۰۰۰ میلیارد تومانی و تورمی ناجوانمردانه، بر مردم و سهامداران این بانک تحمیل کرده است.
گرانمایی و مال مردمخوری به زبان ساده:
احتمالا یکی از قدیمیترین و کثیفترین ترفندهای ابر بدهکاران بانکی و اختلاسگران مخلص بانکها در سالهای گذشته را میشناسید. “گران نمایی داراییها”.
به دلیل جلوگیری از طولانی شدن بحث، به توضیح پروژه جدید و خلاقانه گرانمایی که در بانک ایرانزمین با مدیریت عالی جنابان حسنخانی مدیریت گردیده است، به ذکر مثالی میپردازیم:
لازم به ذکر است اعداد به کار رفته در مثال، اعدادی غیرواقعی میباشد و این اعداد برای فهم بیشتر از موضوع به کار برده شده است. البته در ادامه به اعداد موجود در اطلاعیهها و صورتهای مالی بانک ایرانزمین نیز خواهیم رسید.
داستان از چه قرار است:
همانگونه که اشاره شد در اواخر دهه ۸۰ قرار شد مدیریت تعاونی غیرمجاز بهمن ایثار به تعاونی غیرمجاز مولی الموحدین واگذار شود و این تعاونی نیز با بلوکه کردن سرمایهای حدوداً ۷۵ میلیارد تومانی و با مجوز بانک مرکزی به بانک ایرانزمین ارتقاء یابد؛ بنابراین بدهیها و داراییهای تعاونی بهمن ایثار به تعاونی مولی الموحدین و بدهیها و داراییهای موسسه مولی الموحدین به بانک ایرانزمین منتقل میشد.
بیشتر بخوانید:”بانک ایرانزمین”، نمونهای از خروار مشکل در نظام بانکی
تا اینجا که احتمالا مشکلی نبوده، اما در ادامه، بدهیهای تعاونی مولی الموحدین که مدیریت آن در اختیار امیر حسنخانی بود به بانک ایرانزمین منتقل گردید، ولی داراییهای این موسسه متناسب با این بدهیها به بانک منتقل نگردید.
موضوع ساده است، فرض کنید کل بدهی تعاونی مولیالموحدین به مردم و سپردهگذاران در حدود ۱۰.۰۰۰ میلیارد تومان بوده و بازپرداخت همه این ۱۰.۰۰۰ میلیارد تومان بدهی از سال ۱۳۸۹ بر عهده بانک ایرانزمین قرار میگیرد. در قبال این مبلغ بدهیهای تحمیل شده به بانک ایرانزمین، تعاونی مولی الموحدین میبایست معادل ۱۰.۰۰۰ میلیارد تومان دارایی (وجه نقد، املاک، سهام شرکت و سایر داراییهایی که در طول سالها از محل پولهای دریافتی از مردم بدست آورده بود) به بانک ایرانزمین منتقل مینمود.
به عبارتی ۱۰.۰۰۰ میلیارد تومان بدهی در قبال ۱۰.۰۰۰ میلیارد تومان دارایی منتقل شده به بانک ایرانزمین.
اما با ترفندی ساده دوستان و مدیران موسسه مولی الموحدین که اتفاقا در بانک ایرانزمین نیز همهکاره بودند، تنها ۱.۰۰۰ میلیارد تومان دارایی را با ارزشهای دستکاری شده (گران نمایی) به قیمت ۱۰.۰۰۰ میلیارد تومان به بانک ایرانزمین قالب میکنند.
حالا شما پیدا کنید آن پرتقال فروش خوشبختی را که ۹.۰۰۰ میلیارد تومان مابه تفاوت این انتقال را به جیب زده؟ آنطور که از برخی شواهد و مستندات پروندههای مربوط به این گرانمایی مشهود است، برخی املاک منتقل شده به بانک بین ۲۰ تا ۳۰ برابر گرانمایی داشتهاند.
به عبارتی این دوستان (احتمالا با کمک کارشناسان شریف رسمی دادگستری)، قیمت ملکی ۱۰ میلیارد تومانی را ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان با بانک حساب کردهاند. کسی هم معترض نبوده، چرا که مدیران تعاونی مولی الموحدین و موسسان بانک ایرانزمین، اشخاصی یکسان بودهاند و اصولاً انسانهای عاقل اعمال خودشان را راستی آزمایی نخواهند کرد.
به تکههایی بریده شده از اطلاعیههای منتشره از سوی بانک ایرانزمین در سامانه کدال نگاهی بیاندازیم تا شاید بیشتر متوجه تعداد دادگاههای پشت سر گذاشته شده بانک ایرانزمین و تعاونی مولی الموحدین شوید:
گراننمایی داراییها، بیش از ۵ سال دادگاه، کمترین مانده مطالبات بانک از تعاونی مولی الموحدین ۱۲۰،۰۰۰ میلیارد ریال
چرا کسی به مردم نمیگوید چقدر گراننمایی شده است و چرا گزارش کارشناسان رسمی دادگستری را منتشر نمیکنند؟
خوشبختانه در این مملکت، آبروی انسانهای شریفی که بابت فساد، ناترازی بانکها و تورمهای خجالتآور ناشی از آنها، ناچار به انجام تخلفاتی کوچک میشوند، کم اهمیتتر از اقدامات چند شخص انقلابی و متخلف میباشد که نام و تخلفاتشان در جایی ثبت نمیگردد.
چرا هیچ یک از مفاد دادگاههای بانک ایران زمین و تعاونی مولی الموحدین در سامانه کدال منتشر نمیگردد تا سهامداران بتوانند تصمیمات مناسبی بگیرند؟ چرا گزارشهای کارشناسان رسمی دادگستری و اختلاف ارزشگذاریهای کنونی با گراننماییهای مدیران تعاونی مولی الموحدین منتشر نمیشوند تا مردم ببینند چه اتفاقی در این بانک افتاده است؟
چرا نام دو مدیر سابق بازداشتشده یک بانک ذکر نشده است؟ آیا این دو نفر، آقایان امیر حسنخانی و آن بانک، بانک ایران زمین نمیباشند؟ یا بانک یا موسسهای دیگر است؟ اگر اتهامی محرز شده و دو نفر بابت ۶ فقره ملک، ۳،۴۰۰ میلیارد تومان گراننمایی و یا به عبارت سادهتر، پول بانک و مردم را بالا کشیدهاند، چرا نامهای آنها ذکر نمیشود؟ باز هم آبروی مؤمن و فرد انقلابی دیگری در میان است؟
البته این تنها گوشهای از اتفاقاتی است که این سالها در بانک ایران زمین و تعاونی مولی الموحدین رخ داده و بیجهت نیست که بانک ایران زمین بسیاری از رکوردهای نظام بانکداری کشور را به نام خود به ثبت رسانده است.
در زیر به چند رکورد خارقالعاده و دستاوردهای بزرگ بانک ایران زمین، در سایه بانکداری اسلامی میپردازیم:
۵۲،۰۰۰ میلیارد تومان زیان انباشته تلفیقی آنهم با تنها ۴۰۰ میلیارد تومان سرمایه:
بیتردید یکی از رکوردهای جاودانه این بانک، مقدار زیان انباشته و نسبت زیان انباشتهاش به سرمایه میباشد. چگونه ممکن است بانکی با ۴۰۰ میلیارد تومان سرمایه، ۵۲،۰۰۰ میلیارد تومان زیان انباشته تلفیقی به ثبت رساند و همچنان بدون کوچکترین مشکلی در حال انجام فعالیتهای بانکداری خود باشد.
در حالی که بر اساس ماده ۱۴۱ قانون تجارت، اگر بر اثر زیانهای وارده حداقل نصف سرمایه شرکت از بین برود، هیات مدیره مکلف است بلافاصله مجمع عمومی فوقالعاده صاحبان سهام را دعوت نماید تا در خصوص موضوع انحلال یا بقاء شرکت تصمیم بگیرند، نسبت زیان انباشته شرکت اصلی بانک به سرمایه آن به نسبت خارقالعاده و خجالتآور ۱۲۰ رسیده است.
ما که نفهمیدیم چرا هیچ یک از دولتهای روحانی و رئیسی نتوانستند موضعی قاطع را در مقابل این بانک و مدیرانش بگیرند، ولی امیدواریم که بمب ساعتی این بانک در سالهای ابتدایی دولت پزشکیان منفجر نگردد.
نسبت کفایت سرمایهای که دنیا را انگشت به دهان میکند:
باورش دشوار است، اما بر اساس آخرین صورتهای مالی حسابرسی شده بانک که به لطف خداوند متعال مربوط به سال ۱۳۹۸ میباشد، نسبت کفایت سرمایه این بانک در پایان سال ۱۳۹۸، آنهم با زیان انباشتهای ۷،۰۰۰ میلیارد تومانی، منفی ۲۱ درصد میباشد.
حالا خودتان حدس بزنید این نسبت در سال ۱۴۰۲ با زیان انباشتهای ۴۸،۰۰۰ میلیارد تومانی چه میزان میباشد. راستی نقش روسای بانک مرکزی در دولتهای روحانی و رئیسی چه بوده است؟
طلب ۲۷،۰۰۰ میلیارد تومانی بانک ایران زمین از شرکت زیرمجموعه “توسعه تجارت داتام”:
بر اساس گزارش بانک مرکزی در خصوص بزرگترین بدهکاران بانکها، شرکت توسعه تجارت داتام با بدهی حدود ۲۷،۰۰۰ میلیارد تومانی به بانک ایران زمین در صدر ابر بدهکاران این بانک قرار دارد.
البته مدیران شایسته این بانک ظاهراً به اعداد منتشره از سوی بانک مرکزی و وبسایتهای اقتصادی بسیار حساس هستند و در چند مرحله نسبت به برخی وبسایتها و بانک مرکزی اعتراضات خود را منتشر کردهاند.
بر اساس توضیحات چندباره بانک ایران زمین در خصوص مطالبات از این شرکت، بخش عمدهای از بدهی این شرکت به بانک، مربوط به املاک منتقل شده از تعاونی مولیالموحدین به این شرکت میباشد.
اما چرا برای یکبار هم که شده این بانک اعلام نمیکند، کل داراییهای موجود در این شرکت چند میلیارد تومان است و آیا کفاف بدهی ۲۷،۰۰۰ میلیارد تومانی بدهی این شرکت به بانک را میدهد؟
بر اساس صورتهای مالی حسابرسی شده سال ۱۴۰۱ این شرکت، مجموع کل داراییهای این شرکت بر اساس ترازنامه در حدود ۲۹،۰۰۰ میلیارد تومان میباشد که احتمالاً بخش عمدهای از این داراییها مربوط به املاک گراننمایی شده تعاونی مولیالموحدین میباشد.
تکلیف چیست؟
واقعاً مشخص نیست دولتها تا چه زمانی میتوانند بانکهای ورشکسته را به یکدیگر پاس دهند. کی قرار است شاهد منفجر شدن بمبهای ساعتی نظیر بانک ایران زمین، بانک آینده و … باشیم؟ آنچه مسلم است هر سالی که از اصلاح بانکهای ناتراز میگذرد، زیان انباشته این بانکها به طور تصاعدی افزایش و تبعات آتی آنها نیز بحرانیتر میگردد.
به راستی چه کسی قرار است در این مملکت، دست به اصلاح واقعی نظام بانکی کشور بزند؟ البته منظورمان تجمیع بانکهای ورشکسته در یکدیگر و تبدیل آنها به ابر بانکی ورشکسته نمیباشد.
بانک ایران زمین نیز از این قاعده مستثنی نیست. دیر یا زود بانک مرکزی و دولت میبایست تاوان ندانمکاریهای ۱۵ سال پیش دولت احمدینژاد را پس دهند و دست به اصلاحی شجاعانه و اساسی بزنند.
بورسنیوز، رسانه تخصصی بازارسرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشنشدن مسیر سرمایهگذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ افراد و نهادهای ذکر شده در مطلب را دارد.
پایان مطلب